بازخوانی هویت فرهنگی در میزگردِ بلندترین شب سال؛
یلدا؛ میان اصالت ایرانی و سایه غربگرایی
شب یلدا بهعنوان یکی از کهنترین آیینهای ایرانی، امروز بیش از هر زمان دیگری در معرض تغییر معنا قرار گرفته است؛ از تفاوتهای بومی گرفته تا تأثیر نمادهای کریسمس، لاکچری شدن آیینها و نقش رسانهها در حفظ یا تضعیف هویت فرهنگی.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «تهران نیوز»، شب یلدا بهعنوان یکی از کهنترین آیینهای ایرانی، همواره بستری برای همنشینی، قصهگویی و حفظ پیوندهای خانوادگی بوده است. با این حال، همزمانی آن با کریسمس و گسترش نمادهای فرهنگ غربی در فضای مجازی و سبک زندگی در سالهای اخیر، پرسشهایی جدی درباره تغییرات محتوایی و ظاهری این آیین ملی ایجاد کرده است. در همین راستا، تهران نیوز میزگردی را با سه بانوی فعال فرهنگی از سه جغرافیای متفاوت ایران برگزار کرده تا یلدا را از منظر بومی و معاصر بررسی کند.
تهران نیوز: اگر بخواهید شب یلدا را در شهر خودتان توصیف کنید، چه تفاوتهای شاخصی با دیگر شهرها دارد؟
پریسا کسائی: در تبریز، شب یلدا بیش از آنکه یک مراسم نمایشی باشد، یک آیین خانوادگی ریشهدار است. ما یلدا را با مفهوم «چله» میشناسیم و هنوز هم در بسیاری از خانوادهها، بزرگتر فامیل محور اصلی دورهمی است.
خوردنیها ساده اما معنادارند؛ از هندوانه و آجیل گرفته تا خوراکیهای محلی. مهمتر از همه، نقل خاطرات و روایتهای قدیمی است که نسل به نسل منتقل میشود.
یاسمین سروی: در کاشان، یلدا پیوند عمیقی با سنتهای آیینی دارد. سفره یلدا معمولاً با دقت و سلیقه چیده میشود و بسیاری از خانوادهها به فال حافظ و خواندن اشعار کلاسیک توجه ویژه دارند. نکته مهم این است که یلدا در کاشان هنوز حالت جمعی و خانوادگی خود را حفظ کرده و کمتر به سمت تجملگرایی رفته است.
زهرا یوسفی: تهران بهدلیل تنوع فرهنگی، یلدایی چندلایه دارد. از یکسو خانوادههایی هستند که کاملاً سنتی عمل میکنند و از سوی دیگر، شکلهای مدرنتر و حتی تجاریشده یلدا را میبینیم. در تهران، یلدا گاهی از فضای خانه خارج شده و به کافهها، رستورانها و حتی شبکههای اجتماعی منتقل شده است.
تهران نیوز: نقش خانواده و نسلهای مختلف در برگزاری یلدا در شهر شما چگونه است؟
کسائی: در تبریز، احترام به بزرگترها همچنان اصل اساسی یلداست. جوانترها خودشان را موظف میدانند که در کنار والدین و پدربزرگ و مادربزرگ باشند. این مسئله باعث شده یلدا کارکرد اصلی خود یعنی انتقال فرهنگ را حفظ کند.
سروی: در کاشان هم همینطور است، اما باید بپذیریم که نسل جوان تا حدی تحت تأثیر فضای مجازی قرار گرفته است. با این حال، هنوز خانواده نقش محوری دارد و یلدا بهانهای برای بازگشت به جمع خانوادگی است.
یوسفی: در تهران، شکاف نسلی بیشتر به چشم میآید. برخی جوانان ترجیح میدهند یلدا را بهصورت دوستانه یا در فضای بیرون از خانه بگذرانند. این موضوع لزوماً منفی نیست، اما اگر پیوند با خانواده کمرنگ شود، یلدا از معنا تهی میشود.
تهران نیوز: همزمانی یلدا با کریسمس چه تأثیری بر شکل برگزاری این آیین گذاشته است؟
کسائی: به نظر من، این همزمانی در برخی موارد باعث سردرگمی هویتی شده است. وقتی نمادهای کریسمس وارد یلدا میشوند، مرزهای فرهنگی مخدوش میشود. یلدا نیازی به وامگرفتن از آیینهای دیگر ندارد.
سروی: من معتقدم مسئله اصلی ناآگاهی است. بسیاری از افراد بدون شناخت عمیق از هر دو فرهنگ، صرفاً ظاهر کریسمس را تقلید میکنند. این کار نه به یلدا کمک میکند و نه حتی درک درستی از فرهنگ غربی ایجاد میکند.
یوسفی: در تهران این تأثیر بسیار محسوس است. در عکسهای یلدایی، رنگها، دکورها و حتی نمادهایی دیده میشود که بیشتر یادآور کریسمس هستند. این نشان میدهد که مصرفگرایی و مدگرایی بر آیینهای ما سایه انداخته است.
تهران نیوز: آیا میتوان این تأثیرپذیری را تهدیدی برای هویت فرهنگی یلدا دانست؟
کسائی: قطعاً بله، اگر آگاهانه مدیریت نشود. یلدا بخشی از هویت تاریخی ماست و نباید اجازه دهیم به یک مراسم تزئینی تبدیل شود.
سروی: من آن را هم تهدید و هم فرصت میدانم. اگر از این مقایسه برای بازتعریف و تقویت یلدا استفاده کنیم، میتواند مفید باشد، اما تقلید کورکورانه آسیبزاست.
یوسفی: در تهران، این تهدید جدیتر است، چون رسانهها و شبکههای اجتماعی نقش پررنگی دارند. اگر محتوا اصلاح نشود، نسل آینده یلدا را بهعنوان یک مراسم وارداتی تصور خواهد کرد.
تهران نیوز: رسانهها، بهویژه رسانههای داخلی مانند تهران نیوز، چه نقشی در حفظ اصالت یلدا دارند؟
کسائی: رسانهها باید روایتگر سنتهای بومی باشند. معرفی یلدای مناطق مختلف میتواند به تقویت هویت ملی کمک کند.
سروی: آموزش فرهنگی از طریق رسانه بسیار مؤثر است. وقتی مخاطب بداند فلسفه یلدا چیست، کمتر جذب ظواهر بیگانه میشود.
یوسفی: رسانهها باید جریانساز باشند، نه دنبالهرو مدها، پرداختن تحلیلی به یلدا، مسئولیت اجتماعی رسانههاست هاست.
تهران نیوز: بهعنوان پرسش پایانی، چه پیشنهادی برای نسل جوان در مواجهه با یلدا و فرهنگهای دیگر دارید؟
کسائی: پیشنهاد من شناخت عمیق است. اگر ریشههای فرهنگ خودمان را بشناسیم، نیازی به تقلید نخواهیم داشت.
سروی: تعادل مهمترین نکته است، میتوان با جهان ارتباط داشت، اما هویت خود را حفظ کرد.
یوسفی: نسل جوان باید بداند که یلدا فقط یک شب نیست، بلکه نماد تداوم فرهنگ ایرانی است. حفظ آن، حفظ خود ماست.
تهران نیوز: به نظر شما آیا تغییر شکل ظاهری یلدا (دکوراسیون، عکسهای اینستاگرامی، سفرههای لاکچری) باعث کمرنگ شدن محتوای فرهنگی آن شده است؟
کسائی: به اعتقاد من، تمرکز بیشازحد بر ظاهر یلدا یکی از چالشهای جدی امروز است. وقتی یلدا صرفاً به دکوراسیون، رنگبندی و ثبت عکس محدود میشود، محتوا به حاشیه میرود. در فرهنگ آذربایجان، یلدا همیشه با مفهوم «با هم بودن» معنا پیدا میکرد، نه با سفرههای پرزرقوبرق.
اگر این روند ادامه پیدا کند، یلدا از یک آیین فرهنگی به یک رویداد نمایشی تبدیل میشود که عمق تاریخی خود را از دست میدهد.
سروی: من فکر میکنم مشکل اصلی، جایگزین شدن فرم بهجای معناست. زیبایی و سلیقه بد نیست، اما وقتی هدف اصلی یلدا که همان گفتوگو، صمیمیت و انتقال ارزشهاست فراموش شود، زنگ خطر به صدا درمیآید.
در کاشان هنوز خانوادههایی هستند که یلدا را ساده اما پربار برگزار میکنند و همین سادگی، اصالت مراسم را حفظ کرده است. لاکچری شدن یلدا اگر آگاهانه نباشد، بهتدریج آن را تهی میکند.
یوسفی: در تهران این مسئله بسیار پررنگ است. شبکههای اجتماعی استانداردی غیرواقعی از «یلدای ایدهآل» ساختهاند که بیشتر بر اساس نمایش است تا تجربه واقعی.
بسیاری از جوانان بیشتر نگران ثبت تصویر هستند تا زیستن لحظه. این موضوع باعث شده یلدا در برخی موارد به یک پروژه تولید محتوا تبدیل شود. اگر این روند اصلاح نشود، یلدا کارکرد اجتماعی و فرهنگی خود را از دست خواهد داد.
آنچه از این میزگرد برمیآید، نشاندهنده یک واقعیت مهم است: شب یلدا همچنان زنده است، اما در معرض تغییر معنا قرار دارد. در تبریز، کاشان و تهران، هرچند شکل برگزاری یلدا متفاوت است، اما همه بر یک اصل مشترک تأکید دارند؛ یلدا زمانی معنا دارد که ریشههای فرهنگی، خانوادگی و هویتی آن حفظ شود.
همزمانی یلدا با کریسمس و نفوذ نمادهای فرهنگ غربی، بیش از آنکه یک تقابل فرهنگی باشد، آزمونی برای میزان خودآگاهی ما نسبت به داشتههای فرهنگیمان است. تقلید ظاهری از کریسمس، استفاده از نمادها و رنگهایی که سنخیتی با فلسفه یلدا ندارند و تبدیل این آیین کهن به یک مناسبت مصرفگرا، میتواند در بلندمدت به تضعیف هویت فرهنگی منجر شود.
در عین حال، این میزگرد نشان داد که راهحل، نفی ارتباط با جهان یا تقابل احساسی با فرهنگهای دیگر نیست؛ بلکه شناخت، تعادل و بازتعریف آگاهانه آیینهاست. رسانهها، خانوادهها و بهویژه نسل جوان، هرکدام نقش مستقلی در این مسیر دارند. اگر یلدا دوباره بهعنوان فرصتی برای گفتوگو، انتقال تجربه و تقویت پیوندهای انسانی دیده شود، نهتنها از تهدیدها عبور خواهد کرد، بلکه میتواند در جهان امروز با هویتی اصیل و ایرانی بدرخشد.
یلدا، بیش از یک شب طولانی، روایت ماندگاری فرهنگ ایرانی است؛ روایتی که حفظ آن، نیازمند انتخاب آگاهانه ماست.
انتهای خبر/*
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!