
وصیتنامه شهید «جواد مرندجانی»؛
مرگ در راه اسلام بهترین سرنوشت است
شهید دفاع مقدس در وصیتنامه خویش نوشته است: ناراحت نباشید که من زودتر از این دنیا رفتم، چون آرزوی من همیشه جان دادن در راه اسلام و انقلاب بود؛ بدانید که خون من و شهدای دیگر، برای حفظ این خاک و دین فدا شده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «تهران نیوز»، شهید «جواد مرندجانی» هشتم اردیبهشت ۱۳۴۰ در شهرستان کرمانشاه به دنیا آمد. پدرش کریم و مادرش صغرا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. از ســوی ارتش در جبهه حضور یافت. ۲۹ مرداد ۱۳۶۰ در سومار توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رســید. پیکرشهید والامقام در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شده است.
در ادامه وصیتنامه این شهید والامقام را میخوانید؛
پدر و مادر عزیزم! امیدوارم که حالتان خوب باشد و در سایه اسلام و انقلاب اسلامی که ثمره خون هزاران شهید و هزاران معلول است زندگی کنید. ناراحت نباشید که فرزندتان زودتر این دنیای فانی را ترک نمود، بالاخره همه میمیرند و من هم دوست نداشتم که در رختخواب یا در کوچه و خیابانها بر اثر سانحهای یا تصادفی کشته شوم؛ بلکه دوست دارم که در راه با ارزشی جان خود را از دست بدهم و چه با ارزشتر از این اسلام و این انقلاب اسلامی که جان خود را نثار آن میکنم و دشمنان این مرز و بوم را به خاک و خون بنشانم.
اگر خدا بخواهد من بمیرم و در این دنیا نباشم کسی نمیتواند در برابر اراده خدا تسلیم نشود. پس شما ناراحتی نکنید که خواست خدا بوده، وقتی خدا به شما فرزندی، مالی یا نعمتهای دیگری داده و پس از مدتی از شما میگیرد، شما را مورد آزمایش قرار داده تا ببیند شما چه میکنید، آیا سپاس گزارید یا خدای ناکرده ناسپاسی میکنید امیدوارم کیا شما ناشکری نکنید.
مادر عزیزم! امیدوارم که خود را زیاد ناراحت نکنی؛ خودت میدانی من از گریه تو ناراحت میشدم و در ضمن هر چقدر ناراحتی کنی و به خود سخت بگیری که فرزندم رفت، فایدهای ندارد من زنده نخواهم شد و نه سودی به حال من دارد نه به حال خودت و نه به حال دیگران. پس مثل دیگر مادران شهدا مثل کوه استوار باش و نگذار که ناملایمات زندگی بر تو چیره شود که در مقابل خدا و مردم پسندیده نیست.
خواهرم! امیدوارم که تو هم ناراحت نباشی. خواهرم خون من رنگینتر از خون امام حسین و یارانش نیست و فرقی با دیگر جوانانی که در راه حفظ مملکت اسلامی جان خود را میبازند ندارم، از تو میخواهم صبر پیشه کنی که خداوند صابران را دوست میدارد.
سپاس خدایی که ما را آفرید و به ما توانایی داد که خوبی را از بدی تشخیص دهیم و در مقابل کافران بایستیم و اگر آنها با ما وارد جنگ شدند با آنها بجنگیم و آنها را به هلاکت رسانیم و چه بکشیم و چه کشته شوم در هر دو حالت پیروزیم، چون عراق به مملکت اسلامی ما تجاوز کرد و قصد نابودی انقلاب اسلامی را داشت جوانان ما دلیرانه مقابل ارتش عراق ایستادند و مردانه از ناموس خود دفاع کردند. ما هم وظیفه داریم تا پای جان ایستادگی کنیم و ارتش مزدور عراق را از این آب و خاک بیرون کنیم.
انتهای پیام/
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!