
تهران نیوز گزارش میدهد؛
دژی ساسانی در حاشیه فراموشی
در دل شهرری، قلعه گبری با معماری باشکوهش همچنان پابرجاست؛ بنایی ساسانی که با گذشت سالها، نشانههایی از تحولات نظامی، صنعتی و اجتماعی ایران را در خود حفظ کرده و بهعنوان آیینهای از شکوه تاریخی منطقه شناخته میشود.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «تهران نیوز»، در جنوبشرقی شهرری، در محلهای بهنام علائین، بنایی خاموش اما پرصلابت از دل تاریخ سر برآورده است؛ قلعه گبری، یادگاری از دوران ساسانیان که با گذشت بیش از دو هزار سال، هنوز دیوارهای خشتیاش ایستادهاند و روایتگر روزگاری پرشکوهاند. این قلعه، نهتنها یک اثر معماری کهن، بلکه آیینهای از تحولات نظامی، صنعتی و اجتماعی ایران در طول قرون است.
پیشینه تاریخی؛ از ساسانیان تا آلزیار
قلعه گبری در دوره ساسانیان، یعنی حدود قرن سوم میلادی، با هدف دفاعی و نظامی ساخته شد. موقعیت آن بر روی تپهای مشرف به دشت ری، امکان دیدهبانی وسیع و کنترل مسیرهای ورودی به شهر را فراهم میکرد.
برخی شواهد باستانشناسی و منابع تاریخی، وجود آثار معماری اشکانی در لایههای زیرین قلعه را نیز تأیید میکنند که نشان میدهد این مکان پیش از ساسانیان نیز دارای اهمیت بوده است.
نکته جالب توجه، انتساب محل دفن مرداویج زیاری، بنیانگذار سلسله آلزیار، به این قلعه است. هرچند تاکنون نشانهای از مقبره او در محل یافت نشده، اما این روایت، بر اهمیت تاریخی و سیاسی قلعه در قرون اولیه اسلامی میافزاید.
ساختار معماری؛ مهندسی بومی با کارکرد نظامی
قلعه گبری با وسعتی حدود ۳۰۰۰ متر مربع، دارای چهار برج دیدهبانی در چهار گوشه و دیوارهایی بلند از خشت و گل بوده است. ارتفاع این دیوارها در برخی نقاط به ۱۷ متر میرسیده و ضخامت آنها بهگونهای طراحی شده بود که در برابر حملات مقاوم باشند.
درون قلعه، طبق روایتهای تاریخی و مشاهدات میدانی، بیش از ۸۰۰ اتاق و فضای داخلی وجود داشته که برای اسکان سربازان، انبار آذوقه، نگهداری تجهیزات نظامی و حتی کارگاههای صنعتی استفاده میشده است.
مصالح بهکاررفته در ساخت قلعه، عمدتاً خشت خام، گل، چوب و سنگهای محلی بودهاند که با توجه به اقلیم منطقه، دوام مناسبی در برابر گرما و سرما داشتهاند. طراحی قلعه بهگونهای بوده که تهویه طبیعی، نورگیری مناسب و دسترسی سریع به برجها را فراهم میکرده است.
کاربری صنعتی در دوره قاجار؛ از دژ به کارخانه باروت
در دوره قاجار، قلعه گبری از کاربری نظامی فاصله گرفت و بهعنوان کارخانه باروتسازی مورد استفاده قرار گرفت. در این دوره، سالنهایی بزرگ در داخل قلعه برای تولید باروت ایجاد شد و قوطیهای فلزی حاوی باروت در اتاقها انبار میشدند.
به گفته اهالی قدیمی محله علائین، کارگران در چند سالن مجزا مشغول ساخت باروت بودند و این فعالیت تا دهههای ابتدایی قرن ۱۴ شمسی ادامه داشت. پس از تعطیلی کارخانه و فوت مالک آن، قلعه به آستان حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) واگذار شد و از آن زمان تاکنون، کاربری انبار و فضای متروکه به خود گرفته است.
سنگقبرهای تاریخی؛ گورستانی خاموش در دل قلعه
در گوشه و کنار قلعه، سنگقبرهای قدیمی با قدمت بیش از یک قرن دیده میشود. این سنگها در جریان طرح توسعه گورستانهای شهرری، به این مکان منتقل شدهاند.
بر روی برخی از این سنگها، نامهایی چون فرمانفرما، مستوفی، و رجال قاجاری به چشم میخورد که نشاندهنده جایگاه اجتماعی متوفیان است. متأسفانه این سنگها بدون حفاظ و ساماندهی، در فضای باز رها شدهاند و در معرض فرسایش و تخریب قرار دارند.
این بخش از قلعه، میتواند بهعنوان بخشی از تاریخ اجتماعی و فرهنگی شهرری مورد توجه قرار گیرد و با ساماندهی مناسب، به یک فضای یادمانی تبدیل شود.
وضعیت کنونی؛ قلعهای در سایه فراموشی
با وجود ثبت ملی قلعه گبری در ۵ اسفند ۱۳۷۶ با شماره ۱۹۸۲، این بنای ارزشمند در وضعیت نیمهمخروبه و بلاتکلیف قرار دارد. بخشهایی از دیوارها فرو ریخته، برجها تخریب شده و فضای داخلی آن بهدلیل نبود مرمت، قابل استفاده نیست.
در سالهای گذشته، قلعه گبری بهدلیل بیتوجهی و نبود نظارت مستمر، برای مدتی به پاتوق افراد بیخانمان و معتادان متجاهر تبدیل شده بود. این وضعیت نهتنها جلوهای ناخوشایند به یکی از کهنترین آثار تاریخی شهرری بخشیده بود، بلکه نگرانیهای جدی در زمینه امنیت، بهداشت و تخریب بیشتر بنا را نیز در پی داشت. حضور شبانهروزی افراد آسیبدیده اجتماعی در فضای قلعه، موجب تخریب بخشی از دیوارها، آتشسوزیهای پراکنده و انباشت زباله در محوطه شده بود که چهره فرهنگی و تاریخی این اثر را بهشدت مخدوش میکرد.
با افزایش اعتراضات مردمی و پیگیری فعالان میراث فرهنگی، نهادهای انتظامی و شهرداری منطقه ۲۰ تهران وارد عمل شدند و با اجرای طرحهای پاکسازی و جمعآوری معتادان متجاهر، این وضعیت تا حد زیادی کنترل شد. همچنین با نصب تابلوهای هشدار، مسدودسازی برخی ورودیها و افزایش گشتهای نظارتی، تلاش شد تا از تکرار چنین وضعیتی جلوگیری شود. با این حال، کارشناسان تأکید دارند که تا زمانی که برنامهای جامع برای مرمت، احیا و بهرهبرداری فرهنگی از قلعه تدوین نشود، خطر بازگشت آسیبهای اجتماعی همچنان وجود دارد.
در حال حاضر، قلعه بهعنوان انبار متروکه مورد استفاده قرار میگیرد و هیچگونه برنامهای برای مرمت، حفاظت یا تبدیل آن به فضای فرهنگی و گردشگری بهطور جدی اجرا نشده است.
برخی از اهالی محله علائین و فعالان میراث فرهنگی پیشنهاد دادهاند که این قلعه میتواند به موزه محلی، مرکز پژوهشی یا فضای فرهنگی تاریخی تبدیل شود. اما نبود بودجه، نبود اراده مدیریتی و بیتوجهی نهادهای مسئول، مانع تحقق این ایدهها شده است.
قلعهای که هنوز ایستاده است
قلعه گبری، تنها یک بنای خشتی نیست؛ بلکه سندی زنده از تاریخ نظامی، اجتماعی و صنعتی شهرری است. این دژ ساسانی، با وجود فرسایش و بیمهری، هنوز ایستاده است و چشمانتظار توجهی دوباره برای احیا و بازگشت به جایگاه شایستهاش در حافظه تاریخی پایتخت است.
انتهای خبر/*
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!