مهدی زمردیان در گفتگو با خبرنگار سرویس سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «تهران نیوز»، با بازخوانی خاطرات سال‌های جنگ اظهار کرد: «آن روزها دشمن تنها صدام نبود. آمریکا اطلاعات می‌داد، فرانسه جنگنده می‌فروخت و آلمان سلاح شیمیایی می‌رساند. منافقین هم از پشت خنجر می‌زدند. این‌ها همان دشمنانی هستند که امروز هم مقابل ملت ما صف کشیده‌اند.»

وی افزود: «فرح پهلوی در همان سال‌ها به صدام قول داده بود برای تجزیه ایران کمک کند. حتی اسناد کمک مالی و ارسال سلاح از سوی خاندان پهلوی به بعثی‌ها موجود است. این خیانت‌ها به اندازه بمب و موشک کشنده بود.»

این فرمانده پیشین تخریب همچنین با اشاره به فجایع حلبچه یادآور شد: «این نوع حمایت‌ها تنها به معنای ارسال تسلیحات نبود، بلکه جان بی‌گناهان را هدف گرفت و بار دفاع را سنگین‌تر ساخت.»

زمردیان تأکید کرد: «خیانت منافقین و همکاری‌های پشت‌پرده آن‌ها با رژیم بعث، یکی از پیچیده‌ترین فصل‌های جنگ بود. امروز هم باید با دقت نگاه کنیم تا بفهمیم دشمن چگونه از همان تاکتیک‌ها علیه ما استفاده می‌کند.»

روایت تخریب‌چی از خط مقدم در سوریه

وی خاطره‌ای از روزهای حضور در سوریه کنار شهید حاج قاسم سلیمانی را این‌گونه روایت کرد: «این دشمنی پس از جنگ نیز ادامه یافت؛ بعد از بازنشستگی قصد داشتم به زندگی شخصی بپردازم. در سفری زیارتی به سوریه و برای پخت غذا در حرم حضرت رقیه (س) بودم. هنگام بازگشت، هواپیمای ما در فرودگاه دمشق با تأخیر مواجه شد. حدس می‌زدم موضوع مربوط به حاج قاسم باشد. همکاران قدیمی به داخل هواپیما آمدند و گفتند: حاج قاسم گفته تا شما پیاده نشوید، هواپیما پرواز نمی‌کند.»

فرمانده پیشین تخریب ادامه داد: «به مقر رفتیم. حاجی پس از جلسه گفت: صاف آمدی سوریه و داری برمی‌گردی؟ گفتم: حاج آقا، من در خدمتم. ایشان دستور دادند تا خط مقدم را به من نشان دهند. من با کت و شلوار آمده بودم، اما چاره‌ای نبود؛ در مسیر، متوجه حدود ۵۰ بمب کارگذاری شده بسیار قوی کنار جاده شدم که هر کدام می‌توانست یک تانک را نابود کند. با تعجب از همراهان پرسیدم چگونه با این حجم خطر رفت‌وآمد می‌کنند؟ آنان گفتند تخصص تشخیص این بمب‌ها را ندارند.»

زمردیان اضافه کرد: «من بلافاصله با یک سیم‌چین، خنثی‌سازی آن‌ها را آغاز کردم. این بمب‌ها در جاده‌ای منتهی به فرودگاه بین‌المللی دمشق توسط تکفیری‌ها کار گذاشته شده بود. وقتی برگشتم، حاج قاسم با خنده گفت: این بمب‌ها را از کجا پیدا کردی؟ بعد جدی ادامه داد: بدان که ما به خاطر همین انفجارها شهدای بسیاری داده‌ایم.»

وی همچنین روایت دیگری از خط مقدم داشت: «یک بار در محور سامرا بودیم، حاج قاسم پشت سر ما با موتور می‌آمد. تکفیری‌ها تیراندازی کردند. خدا رحم کرد که جان حاج قاسم محفوظ ماند. همان لحظه بود که فهمیدم رفاقت و ایمان، بزرگ‌ترین سپر ما است.»

همدلی مردم و نقش متحدان

زمردیان تأکید کرد: «اگر مردم پشت جبهه نبودند، ما هیچ‌وقت پیروز نمی‌شدیم. روستاییان فقیر حتی گندم یا نان خشکشان را برای رزمندگان می‌فرستادند. حتی اقلیت‌های دینی با ایثار وارد میدان شدند. این همدلی و انسجام، سلاح اصلی ما در برابر بمب‌های دشمن بود.»

وی درباره نقش متحدان اضافه کرد: «در همان زمان که غربی‌ها سلاح به صدام می‌دادند، کره شمالی و چین دانش موشکی به ایران رساندند و سوریه با بستن مسیر صادرات نفت عراق، فشار بزرگی بر صدام آورد. همین دوستی‌ها بعدها در جنگ با داعش هم تکرار شد.»

فرمانده تخریب هشت سال دفاع مقدس با تأکید بر تفاوت میان مردم و رژیم، عنوان کرد: «بسیاری از مردم عراق هم زیر ستم صدام بودند و بخش‌هایی از آن‌ها همراه ما ایستادند. این همدلی میان ملت‌ها، تجربه‌ای است که باید حفظ شود.»

درس‌های دفاع مقدس برای امروز

زمردیان خاطرنشان کرد: «ما خیانت‌ها را ثبت می‌کنیم؛ اما درس اصلی از آن روزها، اتحاد ملی و رهبری روشن بود که پیروزی را ممکن ساخت. امروز هم همان انسجام می‌تواند مقابل جنگ ترکیبی دشمنان ایستادگی کند.»

وی افزود: «حالا هر چه می‌خواهید بزنید؛ ما با همان عشق و همدلی که در دفاع مقدس بود، ایستاده‌ایم. آن روزها، جبهه‌ها آزمونی برای ایمان ما بود و امروز هم باید همان مسیر را ادامه دهیم.»

انتهای خبر/