حالت تاریک
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن تهران نیوز | tehrannews هستید؟
جبهه صحنه امتحان بزرگ الهی است
وصیت‌نامه شهید «علی اشرف‌کارخانه‌ای»؛

جبهه صحنه امتحان بزرگ الهی است

شهید دفاع مقدس در وصیت‎نامه خویش نوشته است: جبهه میعادگاه عاشقان شهادت و صحنه امتحان بزرگ الهی است؛ در این مسیری که قدم نهاده‌ام هیچ‌گاه پشیمان نخواهم شد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «تهران نیوز»، شهید «علی اشرف‌کارخانه‌ای» یکم آذر ۱۳۴۱ در روستای کارخانه از توابع شهرستان کنگاور به دنیا آمد. پدرش محمدخان، کارگر بود و مادرش زینت نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان سربازارتش در جبهه حضور یافت. ۲۳ اسفند ۱۳۶۴ درمیمک توسط نیرو‌های عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
در ادامه وصیت‌نامه این شهید والامقام را می‎خوانید؛

به نام خداوند بخشنده مهربان

ما از خداییم و به سوی او باز خواهیم گشت

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با درود و سلام بیکران بر یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه و نایب بر حقش امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و با درود به روان پاک شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی که عزیزترین و با ارزش‌ترین دارایی‌های خود را بر کف اخلاص گذاشتند و برای معامله با خدای خود به تجارتی بزرگ دست زده‌اند.

 قبل از هر چیز خدا را شکر می‌کنم که چنین لیاقت و شایستگی یعنی قرار گرفتن در خط الله و جهاد در راهش را نصیب من کرد. از خدا می‌خواهم در این راه مقدس ثابت‌قدم باشم.

از زمانی که به این دانشگاه بزرگ و این محیط مقدس یعنی تجلی‌گاه اسلام راستین و خانه شهیدان قدم گذاشته‌ام افق جدیدی به رویم گشوده شده است.

هنگامی که می‌دیدم از پیرمرد‌های کهن سال تا نوجوانان خردسال همه و همه در جبهه‌ها می‌جنگند و زمانی که به یاد عهد و میثاق‌هایی که با خدای خود بسته‌ام می‌افتم؛ هنگامی که به یاد برادران کوچک‌تر از خودم می‌افتادم که در جبهه می‌جنگند و عاشقانه جان به جانان تسلیم می‌کنند و در لحظه شهادت ندای یا مهدی یا زهرا و یا حسین سرمی‌دهند، بدنم به لرزه در می‌آمد؛ چرا که به وضوح می‌دیدم صحنه‌های صدر اسلام دوباره تکرار می‌شود. من همیشه آرزو می‌کردم‌ ای کاش من هم در زمان امام حسین (ع) بودم و با یزید می‌جنگیدم.

همه این صحنه‌ها چنان آرامش مرا بر هم زده بود که دیگر حتی یک لحظه هم نمی‌خواستم دور از جبهه بمانم، چون جبهه میعادگاه عاشقان شهادت و صحنه امتحان بزرگ الهی است. باید بگویم که تا به حال من هرگز بدین صورت شاد نبودم؛ زیرا فکر می‌کنم در این مسیری که قدم نهاده‌ام هیچ‌گاه پشیمان نخواهم شد.

پدر و مادر عزیزم از اینکه شما با بودن من در جبهه رضایت دارید آرامش خاطر دارم و این را بدانید که فرزندان امانت خدا نزد شما هستند و شما به وسیله رضایت خود این امانت را به خدا پس می‌دهید؛ این را بدانید اگر من الان از میان شما رفته‌ام، زیاد طول نمی‌کشد که دوباره همدیگر را خواهیم دید؛ بنابراین زیاد خود را ناراحت نکنید که ان‌شاءالله در قیامت پیامبر و ائمه هدی (ع) را با سربلندی و افتخار ملاقات خواهید کرد.

وصیتم به برادران و خواهران عزیزم این است که نگذارید اسلحه‌ام سرد و سنگرم خالی بماند؛ بلکه ادامه دهنده راه حسین (ع) و شهیدان صدر اسلام تاکنون باشید. خواهرم و مادرم همانا سعی در تقرب الی الله به هر صورت و در هر زمان و هر مکان داشته باشید و دعا را فراموش نکنید که خداوند می‌فرماید: «أدعونی أستجب لکم.»‌

ای کاش قلب آدمی به رشته تحریر در می‌آمد تا عشق و شورش به طور همگانی به وصف در آید؛‌ای کاش خداوند به ما چشم بصیرت عطا می‌کرد تا دیگر به شهید فی سبیل الله، مرده نگوییم.

بار خدایا اگر با مرگ من دین تو یاری می‌شود مرگ را نزدیک کن؛ اگر با زنده ماندن من یاری می‌شود مرا برای دین خودت نگه‌دار؛ امروز که این راه را انتخاب کرده‌ام می‌دانم به کجا می‌روم و می‌دانم چرا هیچ سئوال و شکی در من نیست و آگاهانه فریاد حسین زمان، خمینی را لبیک گفتم.

انتهای پیام/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!