یادداشت؛
وقتی زمستان نخش را وصله میزند به بهار
آخرین شبی که زمستان نخش را وصله میزند به بهار، دیگر در کنج هر خانه هفتسینی بر سفره عشق گسترده شده است و بهار در حال خودنمایی است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «تهران نیوز»، الهه معصومی فعال رسانهای در یادداشتی نوشت: روزها در میان ماهها میگذرد و این گردش دوار فصلها، طبیعت را نو، جوان و پیر میکند و این همان زندگی است.
در تلاطم این زندگی که کائنات دست در دست هم روزگار را ورق میزند، درختان به جوانه مینشینند، سبزهها در سبزینگی، شکوفا شدن طبیعت را به جشن مینشینند و بهار را به استقبال میروند.
در این میان، انسانها که امید را دلیل زندگی میدانند نو شدن سال و فصل را به عشق و شور بهانه میکنند تا نشاط را از طبیعت برگرفته و با رسومی زیبا ، پس از سالی تلاش و پویایی آنها نیز رخت کهولت و خمودگی برکَنند و با نو شدن طبیعت، زندگی را از سر گیرند.
در میان شعرا و اهالی عرفان، بهار سلام خداوند است به کائنات و زمین اگر نو میشود از ورای خوابی سرد و سخت، با بهار، عنایت پروردگار بر مخلوقات کامل شده و نزول زندگی، زمین را عمری دوباره میبخشد و این موهبت باران است که مطلع زنده شدن است.
اینگونه آدمی دست خداوند این معمار بینظیر خلقت را در لابلای شاخ و برگ درختان مییبیند که چطور با سازههای رنگین سبزینگی را تنپوش طبیعت میکند، پرندگان و حیوانات را جان و نسل میبخشد و آدمیان مدهوش از این همه زایش، به جشن مینشینند.
این رویش سبزینگی نه فقط در طبیعت که به فرموده پیامبر رحمت (ص) در جان آدمی نیز حیات میرویاند و اینگونه است که تجدید حیات طبیعت تفالی نیز بر زایندگی و خلقت است بهار میآید تا تبلور به دنیا آمدن باشد.
روح انسان را به اهتزاز درمیآورد و شگون شادمانی را با رقص درختان و آواز مستانه بلبلان به طبیعت ارزانی میدارد و این ارمغان، تجدید حیات خلقت است، درایت و هوش ایرانیان برای به جشن نشستن حیات طبیعت آنچنان است که در سمت دیگر زمین، زمستانی سرد را به جشن نوروز مینشینند.
ایرانیان بهار را که آغاز زندگی طبیعت است، برای نو شدن سال و آغاز تورق تاریخشان برگزیدهاند تا جایی که نوروز این رسم کهن ایرانیان که در تاریخ زندگی بشری تحولی شگرف را ایجاد کرده، دلیلی میشود برای شادی، نو شدن، معاشرت، دور ریختن بهانهها برای قهر و فرصتی برای آشتی، سرگرفتن زندگی از روی نشاط و بالندگی و این همان تحول حال است.
وقتی مردمان با وجود فرهنگ ایرانی که زائیده از معاشرت و مهربانی و دستگیری است، از پس روزهای پرتکرار مشغله، دلسرد از هم فقط در پی کار و روزمرگی زندگی میگذرانند زمستان این فصل سپیدپوش سرد، تنپوش خود را وصله میزند به بهار تا بشود بهانه برای آنکه فرصتی پیش آید تا آنان در فرایند رسمی زیبا همراه طبیعت، جان و جامه بزدایند از خاک و رخوت و زندگیها زیر و رو شود، بتکانند خانه و محل سکونت را.
آخرین شبی که زمستان نخش را وصله میزند به بهار، دیگر در کنج هر خانه هفت سینی بر سفره عشق گسترده شده تا سلامت و سعادت، پویایی و تلاش، بالندگی و حیات در سفرهای از سیب و سمنو و سکه، ماهی و سبزه، آب و آئینه بشود دلخوشی اهالی خانه برای زندگی...
لحظهها را ورق میزنند تا طبیعت آنان را بر خوان تحویل سال بنشاند، در آغازینِ شگرف ِتحول زمین، بر حول سفره هفت سین مینشینند با حالی نکو، دعا میخوانند و برای هم شادی و مقدراتی بر آنچه خیر است در تقدیرشان را آرزومندند.
حلاوت حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت است را به نیکو فالی میگیرند و تبریک و تهنیتها را شاباش هم میکنند، دید و بازدید از دیگر رسومات این آئین است که با شیرینی کام میگیرند و چه بسا آدمیانی که در طول سال با کدورتی از هم دل چرکین کردهاند به یمن نوروز، دوباره رفاقت را از سر میگیرند و دلها نرم میشود به نرمی شکوفههای بهار...
در این آیند و روندها، آنچه دلها را به هم نزدیکتر میکند و لبخندها را عمیقتر، رسم عیدی دادن است که شاید با ناچیزترین قیمت مادی، گرانبهاترین چیزها که تصاحب قلوب است به دست میآورند، در روزهای نوروز آنقدر بازار شیرینی و دید و بازدید داغ میشود که انگار این آدمها همانها نیستند که تا چند روز پیش میان دود و سرو صدا، در بیروحترین حالت آدمی سرشان مشغول فعالیتشان بود و وقت کم میآوردند برای خودشان حتی...
همین ۱۳ روز کافی است تا آدمی نفسی تازه کند، جانی بیاراید و قوایی بگیرد برای سالی جدید، برخی سفر را هم چاشنی این چند روز میکنند و طبیعت هم با سخاوتی که در سرشت اوست خود را به آنها عرضه میکند و این آغازین سال برایشان به یاد ماندنیتر خواهد شد.
این سالها بهار طبیعت و بهار قران با هم دآمیخته و خدا در میزبانی ماه عسلش، خواسته تا آدمی نیز مانند زمین، جامه رخوت بدراند و دل را در ماه پر برکت رمضانش صیقل دهد و پس از آنکه در جوی زلال رجب خود را پاکیزه ساخت و در شعبان توشه ورود به رمضان را برگرفت، اینک در تکاپوی زنده شدن طبیعت، جان و روح را در زلال معرفت رمضان بشوید و جام طهورا شدن را از دست میزبانش بنوشد و در لیالی قدرش، مست از پیوند بهار در بهار ، جان تازه کند و کولهبار بربندد برای یک سال عبادت و بندگی تا راه زمین را نردبانی زند برای ملکوتی شدن در آسمان خدا.
انتهای خبر/