
در پی جنایات اخیر رژیم صهیونیستی؛
سازمان ملل؛ ناظر منفعل جنایتهای زنجیرهای است
در حالیکه رژیم صهیونیستی طی سالهای اخیر بارها دست به تجاوز، اشغال و جنایت علیه غیرنظامیان زده، سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن، عمدتاً با مواضعی خنثی و بیاثر، به نظاره این جنایتهای زنجیرهای بسنده کردهاند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «تهران نیوز» به نقل از فارس، با تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان، بار دیگر ماهیت منفعل و ناکارآمد نهادهای بینالمللی در قبال نقض آشکار قوانین بینالمللی، برای افکار عمومی جهان آشکار شد. در حالی که حمله به تأسیسات و مناطق غیرنظامی در خاک ایران از سوی اسرائیل مصداق بارز تجاوز آشکار بود، واکنشهای سرد و غیرموثر نهادهایی مانند سازمان ملل متحد، شورای امنیت، و شورای حقوق بشر نشان داد که این نهادها عملاً توان و ارادهای برای مهار متجاوز یا دفاع از قربانی ندارند.
البته، ناکارآمدی این ساختارها در قبال بحرانهایی چون جنگ غزه، اشغالگریهای مکرر اسرائیل در فلسطین و ترورهای هدفمند در خاک کشورهای مستقل، بارها مورد انتقاد واقع شده بود، اما اکنون در برابر افکار عمومی جهانی، این ناکارآمدی دیگر قابل کتمان نیست.
یکی از دلایل اصلی این ناتوانی نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل، شورای امنیت و شورای حقوق بشر، ساختار سیاسی ناعادلانه این نهادهاست که به قدرتهای بزرگ، بهویژه آمریکا، اجازه میدهد با استفاده از حق وتو، مانع از هرگونه اقدام مؤثر علیه اسرائیل شود. این وابستگی ساختاری و سیاسی، باعث شده حتی اقدامات آشکارا غیرقانونی و تجاوزگرانه تلآویو، تنها با ابراز نگرانی یا بیانیههای بیاثر پاسخ داده شود.
فرصتی راهبردی برای دیپلماسی ایران
با این حال امروز افکار عمومی جهان نسبت به جنایات اسرائیل آگاهتر از گذشته شده و موج اعتراضهای مردمی در کشورهای غربی، شکافی جدی میان خواست مردم و عملکرد نهادهای رسمی ایجاد کرده است. این وضعیت، نهتنها مشروعیت نهادهای بینالمللی را زیر سؤال برده، بلکه فرصتی برای کشورهایی چون ایران فراهم کرده تا با افشاگری رسانهای و دیپلماسی عمومی، چهره واقعی این ساختارهای فرسوده و سیاسیشده را برای جهانیان روشنتر کنند.
فرصتی کمنظیر برای تبیین حقیقت
در حال حاضر، جامعه جهانی نسبت به ماهیت جنایتکارانه رژیم صهیونیستی آگاهتر از هر زمان دیگری است. موج محکومیتها در سطح مردمی در کشورهای اروپایی و آمریکایی، اعتراضات گسترده در حمایت از فلسطینیان، تجمعات مردم دنیا در حمایت از ایران و قطع روابط برخی کشورها با رژیم صهیونیستی، همگی نشاندهنده یک تغییر فضا در افکار عمومی جهان هستند. این موقعیت استثنایی، فرصت مهمی برای کشور ما فراهم کرده تا با ابتکار رسانهای، دیپلماتیک و حقوقی، پرده از عملکرد دوگانه و ابزاری نهادهای بینالمللی بردارد و نقش واقعی این نهادها را در تأمین منافع بلوک غرب برای افکار عمومی شفاف کند.
شناخت شبکههای نفوذ
تجربه جنگ اخیر، علاوه بر ابعاد بیرونی، حامل یک پیام درونی جدی نیز بود: «این جنگ موجب شد تا ما بیش از پیش به وجود شبکههای نفوذ، نیروهای آموزشدیده دشمن و ماهیت خاکستری تهدیدات جدید پی ببریم؛ به اعتقاد امیرحسینی استاد دانشگاه شرق لندن شناسایی شبکههایی که چه در گذشته و چه در آینده، درصدد تأثیرگذاری بر تصمیمگیریهای کلان کشور هستند از دستاوردهای مهم نبرد ۱۲ روزه است.» وی تأکید میکند که یکی از جدیترین چالشهای جمهوری اسلامی، در دوره پس از این تجاوز، مقابله با نفوذ امنیتی دشمن است تا از هرگونه بهرهبرداری داخلی از سوی دشمن جلوگیری شود.
جبههای پنهان اما تعیینکننده
از نگاه کارشناسان، عرصه اصلی جنگ آینده، نه در میدان نبرد فیزیکی، بلکه در میدان نبرد روایتها و ادراکها خواهد بود. پس از آتشبس، جنگ رسانهای و عملیات روانی از طریق شبکههای اجتماعی و رسانههای فارسیزبان تشدید خواهد شد. هدف این جریان، مسمومسازی روایتها، تضعیف انسجام داخلی و خدشه به مشروعیت ایران در افکار عمومی است.»
با توجه به این موضوع جمهوری اسلامی باید ضمن بهرهگیری از ظرفیت افکار عمومی جهانی، خود را برای مرحله جدیدی از جنگ نرم و اطلاعاتی آماده کند؛ مرحلهای که در آن قدرت روایت، تعیینکننده آینده مشروعیت و امنیت کشور خواهد بود.
سازمان ملل؛ ناظر منفعل جنایتهای زنجیرهای
در پایان باید تصریح کرد که برای جمهوری اسلامی ایران، ناکارآمدی سازمان ملل متحد و نهادهای حقوق بشری چیز تازهای نیست. سالهاست که در سایه سکوت همین نهادها، کودکان و زنان بیگناه فلسطینی زیر بمبارانهای پیدرپی اسرائیل تکهتکه میشوند.
از جنگ دوازده روزه گرفته تا جنایات جاری در غزه، همه نشان دادهاند که نهادهای بینالمللی عملاً یا در خدمت قدرتهای بزرگ هستند یا به مرز بیاثر شدن کامل رسیدهاند.
اما اکنون، این واقعیت تلخ دیگر تنها فهمی بومی نیست، بلکه برای جهانیان نیز عیان شده است. این فرصت، اگر با هوشمندی در دیپلماسی رسانهای و حقوقی پیگیری شود، میتواند به یکی از محورهای کلیدی بازتعریف نظم بینالمللی آینده بدل شود؛ نظمی که دیگر نباید بر پایه ریاکاری قدرتهای بزرگ و ابزارهای ظاهراً بیطرف استوار باشد.
انتهای خبر/*
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!