حالت تاریک
سه‌شنبه, 29 خرداد 1403
وصیت‌نامه شهید «محرم‌على افشارى‌زاده»؛

زحمت کشیدم آن بشوم که خدا می‌خواهد

زحمت کشیدم آن بشوم که خدا می‌خواهد

در ادامه بخشی از وصیت‌نامه والامقام «محرم‌على افشارى‌زاده» را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «تهران نیوز»، شهید محرم‌على افشارى‌زاده پدرش احمد نام داشت، ایشان متولد یکم بهمن‌ماه سال 1343 در شهررى است و در 28 بهمن سال 1361 به شهادت رسیدند.

متن وصیت‌نامه این شهید والا مقام به شرح زیر است:

انا لله و انا اليه راجعون   
بسم الله الرحمن الرحيم
به‌نام خداى بخشنده مهربان   
چندين ساعت بيشتر نمانده كه عازم ميدان شويم و اى كاش كه هر چه زودتر عازم مى‌شديم همه را مى‌بينم كه دارند وصيت مى‌نويسند عده‌اى هم دارند نوحه مى‌خوانند و بعضى‌ها هم دارند دعا مى‌خوانند كجاست آن كس كه گويد اين‌ها به زور مى‌روند به جبهه‌ها كجاست آن كسانى كه مى‌گويند اينها ديوانه‌اند. 

و بالاخره، كجاست مهدى آن كس كه منجى بشريت است و صاحب زمان ما و ياور رزمندگان مى‌دانيد برادرهاى ديگرمان دارند مهدى را صدا مى‌زنند. دارند آن تنها ياورشان آن ياور رزمندگان آن ياور مستضعفان و آن پسر فاطمه.

چه شور و هيجانى دارد و ديگر برادرها و اما من نمى‌دانم چه كنم اما اين را مى‌دانم كه قسمت من كرده (خدا) كه تا به اين‌جا بيايم ممكن است شما بگوييد اين ديوانه است ولى باور كنيد كه زحمت كشيدم كه آن خالصيتى كه خدا مى‌خواهد بشوم ولى حالا نمى‌دانم خداوند از من قبول كند يا اينكه هنوز پاك نشدم و اى واى كه اگر پاك نشده باشم.  

جوابى به مولايم و شهيدان بدهم فقط تنها آرزويى كه دارم اين است كه خداوند مرا ببخشد و ببرد و در غير اينصورت در آن دنيا رو سياه خواهم بود و جواب آن‎ها را نتوانم داد. و اما مادر و خواهر و برادر و آشنايان و دوستان اين وصيت تمام شهيدان و پيام آنها است كه راه اسلام را تنها نگذاريد و پشتيبان خمينى باشيد.

 مادر باور کن، نمی‌دانم برایتان از كجا بگويم خجالت مى‌كشم كه اسم شما را بياورم چون آن همه زحمت برايم كشيده‌اى و مى‌خواستى از ميوه‌ات ثمره‌اى داشته باشى ولى انتظار داشتى در عروسيم شركت كنى انتظار داشتى برايت كارهاى ديگر انجام دهم.

ولى مادر حال به جاى عروسى شايد در عزايم بنشينى و مى‌دانم كه برايت كارى نتوانستم انجام دهم ولى ما در اين را بايد بدانى كه چه اجرى از اين بالاتر كه مادر كسى شدى كه خدا آن را به طرف خود كشيده مادر مبادا روزى در دينت به خاطر من دست بكشى نه باور كن كه مادر سعادت داشتى و تنها چيزى كه از شما مى‌خواهم اين است كه حلالم كنى ديگر بس.

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از