حالت تاریک
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن تهران نیوز | tehrannews هستید؟
من با امام عزیز، خمینی میثاق بسته‌ام
وصیت‌نامه شهید «محمدتقی پکوک»؛

من با امام عزیز، خمینی میثاق بسته‌ام

شهید «محمدتقی پکوک» در بخشی از وصیت‌نامه خود نوشته است: من با امام عزیزمان خمینی میثاق بسته‌ام و به او وفادارم، زیرا که او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندین بار مرا بکشند و زنده کنند، دست از او نخواهم کشید.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «تهران نیوز»، شهید «محمدتقی پکوک» بیست‌ وهشتمین روز از خردادماه 1334 در کاشان دیده به جهان گشود. با دستور تاریخی امام خمینی مبنی بر خالی کردن سربازخانه‌ها به صف به انقلابیون پیوست و در راهپیمایی‌ها شرکت فعال داشت، اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در واحد هوابرد ارتش خدمت سربازی را گذراند و بعد از خدمت سربازی، برای حراست از دستاورد‌های انقلاب اسلامی به عضویت سپاه کاشان درآمد.

وی پس از گذراندن دوره نظامی با شروع درگیری‌های غرب کشور به کردستان رفت و بعد از آن طی ماموریتی راهی سیستان شد و با قاچاقچیان به مقابله پرداخت. محمدتقی پکوک توانست در کنار هم‌رزمانش به تاسیس لشکر محمد رسول‌الله (ص) کمک کند. او بعد از تشکیل‌ لشکر، مسئولیت توپخانه و واحد مینی‌کاتیوشای تیپ ذوالفقار را به عهده گرفت. او در عملیات‌هایی چون عملیات فتح‌المبین، بیت‌المقدس، مسلم ابن عقیل، رمضان و والفجر حضور فعال داشت.

شهید پکوک 6 ماه قبل از شهادتش به شوخی و خنده به معاونش میثم گفت: «من چند سال است جبهه هستم، یک وصیت‌نامه ندارم، تو برای من یک وصیت‌نامه خوشگل بنویس!» میثم کاغذ و خودکار برداشت و روی آن از قول شهید نوشت: «ای امت حزب‌الله بدانید که به دو جای بدنم شلیک خواهد شد، یکی به مغزم که به اسلام می‌اندیشد و دیگری به قلبم که برای اسلام می‌تپد». وقتی میثم این جمله را نوشت، شهید پکوک را برای جلسه عملیات والفجر مقدماتی صدا کردند، پکوک کاغذ را تا کرد و در جیبش گذاشت، 6 ماه بعد از آن، 21 مرداد ماه 1362 در جاده ایلام، با اصابت یک تیر به وسط پیشانی و طبق همان جمله‌ای که میثم به عنوان وصیت‌نامه برایش نوشت بود، به شهادت رسید.

مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای دارالسلام کاشان قرار دارد. در ادامه بخش‌هایی از وصیت‌نامه شهید را می‌خوانیم.

با سلام درود خدمت امام امت و امت امام و شهدای صدر اسلام تاکنون.

خدایا می‌دانی چه می‌کشم، ما از مردن نمی‌هراسیم، اما می‌ترسیم بعد از ما ایمان سر ببرند. پس چه باید کرد؟ از یک‌سو باید ما بمانیم تا آینده بماند. ‌ای کاش امروز شهید می‌شدیم و فردا زنده می‌شدیم تا شهید آینده شویم تا اینکه فردا شهید نشود. آری همه یاران رفتند به سوی مرگ در حالی که نگران فردا بودند. من با امام عزیزمان خمینی میثاق بسته‌ام و با او وفا دارم، زیرا که او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندین بار مرا بکشند و زنده کنند، دست از او نخواهم کشید. راه سعادت‌بخش حسینی را ادامه دهید و زینب‌وار زندگی کنید (ان‌شاء‌الله). خدایا چند الله را که با سوگند به ثارالله در سنگر روح الله بر شکست عدوالله و استقرار حزب الله زمین‌ساز حکومت جهانی بقیه الله است حمایت کن.

بدانید که به دو جای بدنم شلیک خواهد شد، یکی به مغزم که به اسلام می‌اندیشد و دیگری بر قلبم که برای اسلام می‌تپد. ‌ای پدر و مادر و خوهران و برادران عزیزم، سلام گرم مرا بپذیرید و مرا ببخشید که نتوانسته‌ام فرزند خوبی برای شما باشم و من حقیر از همه شما رضایت می‌خواهم، امیدوارم قبول کنید. همسر گرامی و عزیزم، می‌بخشی که نتوانستم یک شوهر خوب برایت باشم، ان‌شاءالله خدا مرگ مرا شهادت قرار بدهد و تو را هم در این دنیا و هم در آن دنیا خیر دهد، امیدوارم مرا ببخشی به امید دیدار در روز محشر.

انتهای خبر/

درباره نویسنده

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از