در مناظره انتخاباتی «تهران نیوز» مطرح شد؛
دشواری پیشبینیها با پیچیدگیهای گود انتخابات
حضور ۶ نامزد انتخاباتی در میدان رقابت، فضای سیاسی متفاوتی را در چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری رقم زده و پیشبینیها را دشوار کرده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «تهران نیوز»، وقوع سانحه برای بالگرد حامل رئیس جمهور و تیم همراه او داغی بزرگ را بر دلهای مردم ایران نهاده و بسیاری از برنامههای شهید رئیسی را نیمه تمام گذاشت.
در شرایطی که همچنان مردم ایران داغدار شهدای خدمت هستند، شهادت رئیس قوه مجریه شرایط کشور را برای ورود به یک عرصه انتخاباتی پیش از موعد رقم زد، با شرکت کاندیداهایی از طیفهای سیاسی مختلف، در نهایت ۶ نامزد نهایی منتسب به طیف اصولگرایی، اصلاحطلبان و جبهه پایداری این روزها با یکدیگر به رقابت میپردازند.
اگرچه در روزهای گذشته احتمال حضور زاکانی و قاضیزاده هاشمی به عنوان نامزدهای پوششی طیف اصولگرا محتمل بود، اما تاکنون همه نامزدها در کد رقابت حضور دارند و احتمال کنار نرفتن هر کدام از آنها به نفع دیگری شرایط را کمی پیچیده و پیشبینیها درباره رئیس جمهور دولت چهاردهم دشوار کرده است.
با توجه به فضای سیاسی که این روزها بر همه مناطق کشور حاکم است، در گفتگو با هادی بیغم و علیرضا پناهی دو کارشناس سیاسی به تجزیه و تحلیل فضای انتخاباتی پرداخته و احتمالها را بررسی کردهایم که در ادامه میخوانید.
تهران نیوز: آیا برگزاری زودهنگام انتخابات تأثیری در چینش گزینههای معرفی شده از سوی طیفهای سیاسی داشت؟
بیغم: به نظر میرسد برگزاری زود هنگام انتخابات تاثیری در معرفی کاندیداهای انتخاباتی از سوی جریانهای سیاسی نداشت و در نهایت افرادی که معرفی و تایید صلاحیت شدند، گزینههای نهایی آنها بودند.
پناهی: در پاسخ به این سؤال باید بگویم که برگزاری زود هنگام انتخابات موجب شد اصلاحطلبان شتابزده عمل کنند، چرا که برنامه کاریشان را برای یک سال آینده چیده بودند، از سوی به نظر میرسد مسعود پزشکیان نیز به عنوان گزینه جدی منتسب به این طیف سیاسی برنامه مدون و مشخصی نداشته و عمدتاً او و همراهانش از طریق زبان بدن و هوچیگری به دنبال جلب نظر مردم هستند.
تهران نیوز: آیا گزینههای اصلحتری در بین طیفهای سیاسی برای حضور در این عرصه رقابتی وجود داشت؟
بیغم: در طیف اصلاحات گزینه جدیتری وجود نداشت تا به میدان رقابت بفرستند، از طرفی وقتی طرز فکر در یکی از طیفهای سیاسی مشخص و واحد باشد، حضور هر فرد منتسب به آن طیف در عرصه انتخابات خروجی یکسانی را رقم میزند.
با این تفاسیر برنامه اصلاحاتچیها این است که بخشی از قدرت را در اختیار داشته و از آن در راستای منافع شخصی، حزبی و حضور در عرصه بینالمللی بهرهگیری کنند.
پناهی: برخلاف جریان سیاسی اصلاح طلب که به نظر میرسد با حضور هر چهره سیاسی در شرایط بیبرنامگی به سر میبرد، گزینههای معرفی شده از سوی جبهه پایداری و اصولگرایی خود را تا حدودی برای حضور در این عرصه رقابتی آماده کرده و روی مهرههایشان برنامهریزی داشتند.
تهران نیوز: به نظر شما کنار نرفتن هیچ یک از نامزدهای منتسب به طیف اصولگرایی یک بازی سیاسی بوده و یا آنکه از نبود اجماع نظر در بین آنها حکایت دارد؟
پناهی: هاشمی رفسنجانی در زمان حیات خود نقش پدرخوانده را برای جبهه اصلاحات بازی کرده و حتی نسبت به تعیین و انتخاب مهرههای اصلی و فرعی برنامهریزی داشت، حداد عادل نیز این نقش پدر خواندگی را در جبهه اصولگرا ایفا میکرد اما با روی کار آمدن جبهه پایداری و معرفی محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴ از سوی علامه مصباح به عنوان گزینه ریاست جمهوری و پس از آن معرفی جلیلی به عنوان گزینه نهایی در انتخابات سال ۱۳۹۲، موجب ایجاد چنددستگی بین اصولگراها و انقلابیون بر روی کار آمدن حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور منتخب به طیف اصلاحات شده و در این عرصه رقابتی جلیلی و قالیباف هر دو ناکام ماندند.
به نظر میرسد اکنون نیز شاهد تکرار این اتفاق هستیم و با پشتیبانی جبهه پایداری از جلیلی، همخوانی بین آنها و جبهه اصولگرایان وجود نداشته و به این ترتیب به اجماع نظر نرسیدهاند و البته استمرار این رویه تا پیش از پنجم تیرماه میتواند خطرناک باشد.
بیغم: قالیباف پایگاه مردمی نداشته و در مقابل از ظرفیت پایگاه حزبی برخوردار است، در مقابل جلیلی از پایگاه مردمی قوی برخوردار بوده و به نظر میرسد در بین مردمی که الزاماً در کلان شهرهایی مانند تهران زندگی نمیکنند، بتواند آراء قابل قبولی را کسب کند.
بر این اساس به نظر میرسد قالیباف آراء حدود ۲۰ درصدی را در بین مردم به خود اختصاص داده و جلیلی به عنوان نامزد دیگر جبهه انقلابی، بتواند ۸۰ درصد آرا را تصاحب کند.
نکتهای که شاید از نگاه بسیاریها مغفول مانده باشد، این است که زاکانی و قاضیزاده هاشمی نقش پوششی ندارند، همانطور که در مناظرات و برنامههای تلویزیونی زاکانی را بسیار با برنامه میبینیم، اما برنامههای جلیلی با احتمالاً دیربازدهتر اما با ماندگاری و ویژگیهای زیرساختی همراه هستند.
پناهی: با توجه به کارنامه قالیباف در حوزه مدیریت شهری و کار اجرایی، به نظر میرسد اقبال مردمی به سمت او بیشتر بوده و از طرفی مردم برخی از ویژگیهای جلیلی را میپسندند و این دوگانگی بین کارنامه و برنامه همچنان برای آنان حل نشده باقی مانده است.
بیغم: قالیباف با اتکا به سابقه مدیریتی که اغلب مردم با آن آشنا هستند نیاز و الزامی به سفرهای استانی و معرفی دوباره خود نمیبیند، اما عامه مردم با فعالیتهای جلیلی آشنا نیستند و از این رو شاهد حضور پررنگتر او در بین اقشار مردم و سفرهای استانی هستیم.
تهران نیوز: اگر جلیلی و قالیباف در عرصه رقابت باقی بمانند، احتمال پیروزی کدام نامزد محتملتر است؟
پناهی: با نگاهی به تجربه سال ۱۳۹۲ در این صورت پیشبینی میشود رقابت با حضور پزشکیان و قالیباف به دور دوم کشیده شود.
بیغم: در این صورت جبهه اصلاحات حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد آراء را داشته و جلیلی نهایتأ ۴۰ درصد و دور دوم انتخابات با حضور پزشکیان جلیلی و قالیباف برگزار میشود.
تهران نیوز: اگر هیچ کدام ۶ نامزد انتخاباتی کنار نروند، کدام را اصلح می دانید؟
بیغم: اگرچه جلیلی گزینه اصلحتری است، اما با توجه به برنامههایی که زاکانی در مناظرات و برنامههای تلویزیونی ارائه میدهد، به او رای خواهم داد
پناهی: انتخاب در این شرایط دشوار است، اما در نهایت جلیلی را گزینه اصلح میدانم.
تهران نیوز: آیا حضور پزشکیان میتواند قشر خاکستری و معتقد به تفکرات اصلاح طلبانه را پای صندوق رای آورده و در میزان افزایش مشارکت مؤثر باشد؟
بیغم: حضور نامزدهایی از جبهه پایداری، اصولگرایی و اصلاحطلبی قطعاً موجب افزایش مشارکت مردم در این دوره انتخاباتها در مقایسه با دوره قبل خواهد شد.
پناهی: حضور نامزدی از طیف اصلاح طلبان موجب شده آنها قهر با صندوقهای رای را کنار گذاشته و به دنبال جذب آرای قشر خاکستری باشند و در نهایت این موضوع به افزایش میزان مشارکت خواهد انجامید.
انتهای خبر/