
یادداشت؛
جَلد آیات قرآن شویم
رمضان، فرصت تدبر در قرآن و شناخت فتنهها است، با تدبر، راه نجات را در آیات الهی بیابیم و با عمل به آن، ناجی انقلاب و زمینهساز ظهور شویم.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «تهران نیوز»، مریم اردویی، طلبه سطح ۳ حوزه و فعال رسانه در یادداشتی نوشت: ماه رمضان، بهار قرآن، فرصتی است بینظیر برای غوطهور شدن در دریای بیکران معارف الهی. در این ماه پرفیض، دلها تشنهتر از همیشه به کلام وحی میشوند و جانها مشتاقانه به آیات نورانی قرآن گوش جان میسپارند. بیاییم در این ماه مبارک، از تلاوت صرفِ آیات فراتر رویم و با تدبر در معانی عمیق آن، راهی بهسوی فهم و عمل بگشاییم. پس در این فرصت از جِلد قرآن عبور کنیم و جَلد آیاتش شویم.
رسول خدا صلیالله علیه و آله، ناظر به علمش به فتنههای پیش روی امتش، دستور داد: «هر گاه فتنهها مانند پارههایی از شب تار به شما روی آورد به قرآن پناه ببرید». ما امت، این سخن را نشنیدیم یا جور دیگری شنیدیم. ما به قرآن پناه بردیم، وقتی خانه خریدیم و یک جلد قرآن پیشقراول اسبابمان بود. ما به قرآن پناه بردیم، وقتی عازم سفر بودیم و برای سفر به خیر شدنمان، یک جلد قرآن سقف عبورمان بود. ما به قرآن پناه بردیم، وقتی سفره عقدمان پهن بود و دکور سفره یک جلد کلامالله کم داشت. ما به قرآن پناه بردیم، وقتی تابوتمان به سمت سراشیبی قبر پا تند کرده و صدای الرحمانمان بلند بود. ما به قرآن پناه بردیم، وقتی مجلس ختم گرفتیم تا به روح تازهگذشته، فاتحهای نثار کنیم. ما به قرآن پناه بردیم، اما…
آیاتی که باید جَلدَش شویم
وقتی قرآن را ورق میزنم - با وجود درک ناچیزی که از آیاتش دارم - و به آیاتی برمیخورم که تطبیقش را در دنیای مدرن امروزی که فتنهها از سر و کولمان بالا میرود، به خودم میگویم: «ما اگر از جِلد قرآن عبور کرده و جَلد آیاتش شده بودیم، قطعاً روزگار بهتری داشتیم.» میان آیات قرآن به آیهای از سوره اعراف میرسم: «قد جاءتکم بینه من ربکم هذه ناقه الله لکم آیه…دلیل روشنی از سوی پروردگارتان برای شما آمده، این ناقه الهی برای شما معجزهای است…» انقلاب اسلامی را همچون ناقهٔ صالح، معجزه بد صالح خدا میبینم که در زمانهای از میان کوه ایسمهای مادی شرق و غرب سر برآورد که ساکنان دنیا دچار اخلاد فی الارض شده بودند. میگویند، ایمان معجزه میخواهد. آیا آیهای به این روشنی، ایمان نمیخواهد؟
روحالله در قرآن
با این فکر که «انقلاب بینام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست»، صفحات نور را ورق میزنم. چشمانم که به آیات سوره مجادله میافتد، برق میزند. درست میبینم، اینجا صحبت از «روحالله» است: «اولئک کتب فی قلوبهم الایمان و ایدهم بروح منه… آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته و با روحی از ناحیه خودش آنها را تقویت فرموده…»، ذهنم معطوف روایتی از رسول خدا صلیالله علیه و آله میشود؛ روایتی که ضمن آن خبر از آمدن امتی را میداده که «یتحابون بروح الله…به برکت روح خدا یکدیگر را دوست دارند»؛ این قیل را کنار آن قال میگذارم تا تنها به یک نتیجه برسم: «امام ما، هم اسمش روحالله بود، هم خودش مصداق روحالله».
مرگ بر آمریکا
انقلابی که هم خودش و هم امامش ممهور به آیات الهیاند، شعاری دارد به محکمی «مرگ بر آمریکا»، بعدتر که به آیات سوره محمد میرسم، میبینم پیاش را میان این آیات ریختهاند: «و الذین کفروا فتعسا لهم…و کسانیکه کافر شدند، مرگ بر آنان»، با این گواهی حرف آنکس که میگفت: «امام (ره) موافق حذف مرگ بر آمریکا بود»، میشود «هباء منثورا». به قرآن برمیگردم و این آیه از سوره بقره: «یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا الیهود و النصاری اولیاء بعضهم اولیاء بعض… ای کسانی که ایمان آوردهاید! یهود و نصاری را ولی و تکیهگاه خود انتخاب نکنید! آنها اولیاء و تکیهگاه یکدیگرند»، منطق قرآن در روابط بینالملل میگوید که نه به آمریکا اعتماد کنید و نه به اروپا.
شنهایی که مأمور خدا بودند
اوایل سوره احزاب به این سخن خدا برمیخورم: «یا ایها الذین امنوا اذکروا نعمهالله علیکم اذ جائتکم جنودا فارسلنا علیهم ریحا و جنودا لم تروها…ای مؤمنان، لطف خدا را در حق خودتان بهیاد آورید؛ آنوقتیکه سپاهیان فراوانی به قصد نابودی شما سروقتتان آمدند؛ اما تندبادی سرد و لشکریانی نامرئی بر ضدشان فرستادیم…»، اینجا است که پرت میشوم به سال 59 و خودم را میان بیابان طبس و شنهایی میبینم که «مأمور خدا بودند». جلوتر بدنهای نیمسوخته یانکیها و بالگردهای منفجر شدهای را مشاهده میکنم که «مأموران کدخدا بودند». شگفتا! چه مأمورانی خدا دارد و عجب مفلوکانی کدخدا!
رمز بقای فرعونیان
مبهوت آیهای از سوره اعراف میشوم؛ آنجا که پرده از رمز بقای فرعونیان برمیدارد: «قال القوا فلما القوا سحروا اعین الناس و استرهبوهم و جاءوا بسحر عظیم… موسی گفت: شما اول اسباب خود را بیفکنید. هنگامی که بساط خود را انداختند، چشم مردم را سحر کردند و آنها را ترساندند و سحری بس عظیم و هولانگیز برانگیختند.»، سحر امروز دیگر به سادگی زمان موسی و مار نشاندادن دومتر طناب نیست. شعبده امروز، کانالهای ماهواره و صفحات مجازی اینستاگراماند که کلاغ را قناری و مار را مور نشان میدهند. صفحههای مسحورکننده بلاگرها و سوئیت هومها، پیجهای اغواکنندهٔ اینفلوئنسرهای عدالتخوار تا رجالههایی چون مصی علینژاد، همچون سحر ساحران، چشمها را تصرف و عقلها را مرخص کردهاند و هشتکپرانی سلبریتیها، مسحوران سوار بر موجهای مجازی را همچون بیرقی در باد به در و دیوار جهل میکوبند تا زوال تمدن فرعونیان چند روزی بیشتر به تأخیر افتد و ندای موسوی حق از گوش جانها دورتر گردد.
چه کنیم ناقه روحالله پی نشود
چه زیبا رسول خدا صلیالله و علیه و آله فرمود: «کتاب خدا، صادقترین گفتار، رساترین موعظه و بهترین داستانها است.» تنها با تمسک به همین قرآن است که «ناقه روحالله» پی نخواهد شد و به دوران ظهور حضرت ولیعصر- روحی و ارواح المؤمنین لتراب مقدمه الفداء - خواهد پیوست. چه شرمنده خواهیم شد، اگر پیامبر اینگونه شکایتمان را به خدا ببرد که: «یا رب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا… پروردگارا! قوم من قرآن را رها کردند.»
در پایان، بار دیگر یادآور میشویم که قرآن، نه فقط کتاب تلاوت، بلکه کتاب زندگی است. در ماه رمضان و پس از آن، بکوشیم تا با تدبر در آیات قرآن، راه درست را در فتنههای آخرالزمان بازشناسیم و با عمل به دستورات آن، جامعهای قرآنی بسازیم. مبادا روزی فرا رسد که پیامبر (ص) از ما به خداوند شکایت کند که «قوم من، قرآن را مهجور ساختند». بیایید با تمسک به قرآن، «ناقهٔ روحالله» را حفظ کنیم و زمینه را برای ظهور حضرت ولیعصر (عج) فراهم آوریم.
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!